محل تبلیغات شما

مي گريزم ، زين دغلكاران دنيا مي گريزم
تا نيابندم دگر، گم كرده جا پا مي گريزم


تاب سنگ هرزه چشمان را در اين گلشن ندارم
چون تذرو از لابلاي شاخ گُل ها ، مي گريزم


اين دل زود آشنا را ، مي كشم در بند عُزلت
دو رتر هر جا ز مردم ديدم ، آنجا مي گريزم


چشم تا کی بر در و در انتظار بی وفایان
تا نریزم دیگر این اشک تمنّا می‌گریزم


یک شب آخر باغبان خوابش برد با ناله من
زین قفس آهسته چون مرغ شکیبا می گریزم


در قيامت هم چو روي آشنايان را ببينم
در پناه سايه ديوارِ حاشا مي گريزم


چشم هم گر خواست ، بگريزد ز ترس خلق ديدن
گويمش همره نخواهم برد ، تنها مي گريزم


مي گريزم با اميد بر نگشتن سوي مردم
هر چه زشتي ديدم از اين خلق ، زيبا مي گريزم

 

اونو تو دلم نمیکشم

شاید یه قدری هم شبیهه منه ...

با تو من چه کرده بودم که چنین مرا شکستی

مي ,، ,گريزم ,ز ,جا ,خلق ,اميد بر ,بر نگشتن ,گريزم با ,مي گريزمچشم ,، مي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

MIRACULOUS LADY BUG1